برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 59
السلام علیک یا اباعبدالله خواهر فدایت پیکرت را پخش کردند هر جا که میدیدم پرت را پخش کردند با مشتشان ریش سفیدت را گرفتند با پنجه ها موی سرت را پخش کردند خواهر بمیرد ای کسی که بین گودال با چکمه ها دور و برت را پخش کردند هی بند بند اکبرت را جمع کردم اما دوباره اکبرت را پخش کردند نگذاشتند عباس را بینم شنیدم در علقمه آب آورت را پخش کردند اصلا نمیگویم که در پیش ربابت قنداقه های اصغرت را پخش کردند بیرون خیمه بقچه هامان بود اما خلخال های دخترت را پخش کردند دیدم غزل جوان...
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 32
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 42
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 30
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 96
وقتیکه می آیی تماما دلبری داری
در راه رفتن شیوه ی اغواگری داری
دل میبری پشت سرت از این پیاده رو
وقتیکه در مویت تِم خاکستری داری
در جنگ نامردانه ی گیسوی تو با باد
فهمیده ام که حربه های بهتری داری
من محو در یک گوشه با سیگار روی لب
وقتیکه در اوج ملاحت روسری داری ؛
ایمان من زلف کجت بر روی پیشانی است
انگار که در موی خود پیغمبری داری
با دامن و با روسری با تاب موهایت
وقتیکه می آیی...تماما...دلبری داری
نیمانجاری
بداهه
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 93
گفتم جات این جاست
گفت کجا؟
گفتم اینجا دیگه
همینجا که
لاکردار پیرمون کرد
وقتی که باس جَوونی میکردیم...
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 96
بلاتکلیف
درست مثل
"شاید مزاحمش باشم..."
عاشقش شدم
میخواستم کمی
تنها کمی
از دست رفتم
از دهان کهنه ام
زبان دردمند تقریبا یکبار هرگز نگفتن
که
ای کاش بدانی
ما بیرون شدگانیم.
بگذریم
این روزها ؛
حال مرا به پیروهنت واگذار کن.
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 89
به مُردن ادامه میدهم
حلواهای سوخته
روحم را
شاد نمیکنند
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 92
شب را به خیر کن عزیزم که مدتیست
شب های بی خیال تو بی خیر میشوند
نیمانجاری
برچسب : نویسنده : ghobare-rahgozar بازدید : 85